ایلیا جیگرایلیا جیگر، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

بابایی ♡ ایلیا ♡ مامانی

ღ بیست و دو ماهگی عسلم ایلیا ღ

1392/10/25 10:48
338 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدل مامانی بیست و دو ماهگیت هزاران بار مبارک باشه.
چه ماه قشنگیه این مهر  رنگارنگ . ماه شروع درس و مشق و برای من  خاطرات کودکی و مدرسه تو این ماه  جون میگیره و زنده میشه.
بریم سراغ سرور خونه آقا ایلیا جون
شما تو این ماه حرف زدنت خیلی خیلی روان شده و کلمات خیلی درست و صحیح تر از قبل بیان میکنی شناختت نسبت به بعضی مکانها و علایم بیشتر شده علاقت هم به ماشین  و توپ هم بزرگتروبیشتر شده و عاشق اجسام دایره شکلی البته ماشین پلیس به خاطر چراغ آژیرش
بیشتر دوست داری . به هواپیما و هلیکوبتر هم علاقه نشون میدی چون یه بار رفتیم فرودگاه و شما با تعجب هواپیماهارو نگاه کردی بلند پرسیدی این چیـــــــــه با همین غلظت و کلی هم ذوق کرده بودی از اون روز هواپیما هم به علاقمندیهات اضافه شد.
هر روز باید من و بابایی حتما با شما یه دست گل کوچیک بازی کنیم به زور ما رو میکشونی و میگی تودروازه بایستیم و توپ بازی کنیم بابایی هم که گاهی جو گیر میشه و حرکات مارادونایی  از خودش نشون میده و به شما پز میده شما هم که ماشالله در جا پاسخ میدی خیلی قشنگ همون حرکات اجرا میکنی

توی تقلید کردن بیشتر سراغ بابایی میری و حرکاتشو سریع تقلید میکنی انگار میدونی که الگوت باید بابایی باشه

همونطور که قبلا هم گفته بودم و پیش بینی هم کرده بودم شما و بابایی سر خوردن بعضی غذاها با هم به مشکل بر میخورین و یه دعوای کوچولیی هم راه میندازین از بس که دو تاتون شمکویین چند وقت پیش انار دون کردم گذاشتم جلوی دوتاییتون وای سرش داشتین گیسو گیس کشی راه مینداختین خیلی منظره ی خنده داری بود البته از دست این بابایی نه از دست شما. شما که تاج سری البته ایشون هم همچنین ولی شما بیشتر تاج سری
از نوشتن و خط خطی کردن و دایره کشیدن هم خوشت میاد برای همین بابایی برای شما یه تخته مغناطیسی خرید و مارو از خط خطی کردن  بعضی وسایل راحت کرد دیگه آثار هنریتو اونجا میکشی و به نمایش میزاری دایم هم یکی باید پیشت باشه چون گیر میدی که بیا چش ابرو چش ابرو باید برات چشم چشم دو ابرو رو بکشیم و شعرش و هم بلند بخونیم تا آقا کلی کیف بکنه
از پوشک آزاد و رهات کردم دیگه تو هیچ مکانی پوشک نمیپوشی  دیگه هم جیش و میگی هم پی پی خدا رو شکر تمام تلاشهام به ثمر نشست و البته در این میان بابایی از همه بیشتر راضی بود چون پول پوشک شما سر به فلک کشیده بود البته فدای یه تار موت.
بعضی وقتها با هم میریم پارک حدوده سه الی چهار ساعتی هم بیرون هستیم اب رو  هم که همیشه به دنبال کیک و بستنی و بیسکوییتو بلال حتما باید بخوری یعنی میخوام بگم که اب زیاد میخوری ولی خودتو تا خونه نگه میداری همین امروز خدودا سه ساعته که جیش نکردی تو خواب هم که از نوزادی اصلا جیش نمیکردی عجب پسر گلی دارم من خدایا شکرت
دیروز که نهم مهر بود و بیست و دو ماهگیت تموم شدمنتظر یه عکس العمل جدید ازشما بودم چون تا ماهگردت میشد یه کار جدید انجام میدادی دیروز هم دو بار جیشتو اعلام کردی و بردمت دستشویی جیش کردی من که انگار تو فضا بودم زنگ زدم به بابایی گزارش دادم گفتم یعنی تموم شد بابایی؟ سور میدم اگه دیگه ایلیا بگه جیش داره  و این اتفاق افتاد.خدایا هزاران بار شکرت

یه ذره هله و هوله خوردنتو کم کردیم و شما این روزا میوه خیلی میخوری مخصوصا انار خیلی دوست داری ماهی هم که همون هفته ای دو وعدش کردیم تاشما ماهی زیاد بخوری و ماشالله خیلی دوس داری
خدایا بابت پسر قشنگم هزاران هزار بار ازت تشکر میکنم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)